1...

میگم آب کمه چرا ؟ اندازه ی نخ
هیچی نمیگه
میگم باز این صابخونه پمپ ابو خاموش کرده؟
هیچی نمیگه
چادرمو سرم میندازم و از پله ها میرم پایین ..پمپ روشن بود
برمیگردم بالا
میخوام آب گرم رو باز کنم میبینم آبگرمکن خاموش شده
برمیگردم که بهش بگم بیاد روشنش کنه میبینم نیست رفته بیرون
هیچ وقت نفهمیدم چرا وقتی باید باشه نیست
برمیگرده خونه آبگرمکن رو روشن میکنه ولی آب هنوز کمه اندازه ی نخ..
من از شب یلدا متنفرم...از این یلدایی که ...
تا یادمه ما هیچ سالی شب یلدا نداشتیم
چه وقتی مامان بود
چه وقتی مامان رفت
وقتی که گذاشت رفت اوضاع بدتر شد
این بار باید یه شب قبل از یلدا با خودم کنار میومدم که بمونم خونه ی بابا یا برم خونه ی مامان؟
امسال موندم پیشه بابا
16 ساله همینجوریه اوضاع احوالم...
#همین#قدر#کسالت#بار
۱۹:۱۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دختری که دوست داشت خدا باشد

دختری که دوست داشت خدا باشد

ایون تاک : چیکار میکنی؟
گوبلین : منتظر تو بودم
ایون تاک: از کی؟
گوبلین: همه جا پا به پات بودم .هرجا پا گذاشتی. هر جا رفتی...

دیالوگ سریال کره ای گوبلین
نویسندگان
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan